پژوهندگی باید در خون انسان مؤمن باشد. فراغت از تحصیل علم، به راکد شدن و از جریان افتادن آب میماند. یک نابایستگی است که مومن همواره از آن دست و دل و دامن میشوید. مومن از طرف امام خویش، حضرت رضا (ع) به این ظرافت انسان ساز توصیه شده است که، برای کامل شدن عقلش، «در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود.»
یعنی همواره به آموختن، جان فربه کند و شخصیت انسانی خود را در بسیطی بی انتها قرار دهد که هر روزش، غنی شدهتر از دیروز باشد. عالم آل محمد که سلام خدا بر او باد، بر قالب بندی علم آموزی در آن زمان میخروشد و به صراحت میفرماید: «طلب دانش بر هر مسلمانی واجب است.» یعنی زن باشد یا مرد، باید طلب دانش را بر خود واجب بشمارد و پی این واجب، برای خود حد و مرز قائل نباشد.
پس دانش را از هر جا که احتمال میدهید وجود دارد و از اهلش بجویید. دوری مکان، افراد و... مطرح نیستند. تا ثریا باید پی دانش رفت. حکمت را گرفت حتی از کسی که خود بدان عامل نیست. مگر طلا را از میان زباله و دست مجنون به در نمیآوریم؟ خب، دانش را هم شأنی بالاتر از طلاست. بالاتر از اینکه در مکان و صاحبش بمانیم. امام ما را به آموختن در هرجایی که احتمال آن است فرمان میدهد. نیت هم البته مهم است.
وقتی قصد، قربه الی ا... باشد، شکوه آن افزون میشود. این ادامه همان کلام رضوی است که: «آموزش در راه خدا حسنه است و طلب آن، عبادت و گفت وگوی علمی، تسبیح و عمل بدان، جهاد و آموزش آن به کسی که آگاهی ندارد، صدقه بوده و دادن آن به اهلش، موجب نزدیکی به خداوند است»، دلیل این امر را هم امام چنین تصریح میفرمایند: «زیرا علم، نشانههای حلال و حرام و علامت راههایی است که به بهشت میرسد و هنگام وحشت، یاور آدمی است و هنگام غربت، یار انسان و تنهایی و سخنگویی در خلوت و هنگام سختی و شدت، راهنما و در برابر دشمنان، جنگ افزار و در میان دوستان زینت است.» فقط حرف خود علم آموخته نیست بلکه او چراغ راه میشود.
«خداوند در پرتو آن، مردمانی را به اوج میرساند و در امور خیر، راهبرشان بوده تا جایی که از آثار ایشان اقتباس شده، از رفتار نیکشان ره مییابند و همه به اندیشه ایشان میرسند.»
عالمان فقط چراغ راه زمینیان نیستند بلکه «فرشتگان، دوستی با ایشان را دوست دارند، بال خویش را برای طالبان علم گسترانده و در نمازشان برای آنها طلب برکت و آمرزش میکنند. هر خشک و تری، حتی ماهیان دریا،. برای ایشان طلب آمرزش میکنند.» اجابت این دعاها باعث تعالی آنان میشود.
امام در ادامه به تبیین دانش در سپهر زندگی میپردازند: «دانش، موجب زنده بودن دل در برابر جهل، پرتو دیدگاه در میان ظلمت و نیرومندی جسم از سستی است. دانش، نیکان را به منزلگاههای برگزیدگان، سرای نیکان و درجههای والای دنیا و آخرت میرساند.
یادآوری در دانش، هم سنگ روزه و مباحثه آن چونان شب زنده داری است. در پرتو آن، خداوند را فرمان برده و او را میپرستند. با آن صله رحم به جای آورده میشود و به وسیله آن، حلال از حرام تمیز داده میشود. علم، جلودار عمل و عمل، پیرو علم است.
نیک بختان، از آن برخوردار و نگون بختان، از آن بی بهره هستند، پس خوشا به حال آن کس که خدا از دانش، بی بهره اش نساخته است.» خوشا آنکه در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود و برای تکمیل معرفت خود بکوشد.